روابط عمومی هلدینگ انرژی گستر سینا/ جوانی ۲۳ ساله بود که با دیپلم ریاضی در آزمون استخدامی شرکت تولید و تصفیه روغن با نام تجاری ESSO قبول شد اما دقیقاْ در روزی که قرار بود مصاحبه علمی انجام شود، رژیم بعث عراق شروع به بمباران کشور کرد و جنگ تحمیلی آغاز شد.
کار خود را با اپراتوری واحد پالایش بهران آغاز و بیشتر از چهار دهه در این شرکت کار کرده است؛ چه آن موقع که «بهران» نام و اعتبار امروز را نداشت و بهترین روغنی که تولید میکرد «رخش» بود و چه امروز که بدون اغراق به برند اول کشور و شاید غرب آسیا در تولید و صادرات انواع روانکار تبدیل شده است.
سال 87 میتوانست مانند بسیاری از هم دورهای های خود با 25 سال سابقه بازنشسته شود اما میگوید« شخصاً زیاد به بازنشستگی علاقه ندارم و دوست دارم تا جایی که مفید هستم برای شرکت کار کنم ولی با این حال فکر میکنم در سال 1402 با درخواست بازنشستگی من موافقت شود.» که البته اینگونه هم شد و از ابتدای سال ۱۴۰۲ بازنشسته شد.
او که در زمان انجام این مصاحبه قدیمیترین نیروی بهران محسوب میشد، با مدیران عامل زیادی در بهران کار کرده و میگوید:« مهندس عزیزی و منزوی از مدیران عامل خوبی بودند که با آنها همکاری داشتم. در زمان آقای منزوی با توجه به اینکه شرکت کوچک و در یک بازهای تولید کم بود، پایهگذاری بسیاری از طرحها برای گسترش شرکت انجام شد. مهندس عزیزی نیز علاوه بر اینکه برنامه توسعه شرکت را در دست اقدام داشته، همواره به دنبال افزایش تنوع محصولات تولیدی و ارائه خدمات رفاهی بیشتر به کارکنان بوده است.»
وقتی صحبت از مقایسه پالایشگاه امروز بهران با پالایشگاه سال 59 که به تازگی وارد این شرکت شده بود میکنم با قاطعیت میگوید« پالایشگاه امروز اصلاً قابل مقایسه با قدیم نیست. در گذشته فقط یک پالایشگاهی بود که اگر از اتاق کنترل آلارمی به صدا در میآمد، نفر اپراتور در واحد متوجه میشد؛ یعنی آنقدر واحد باز بود اما الان به قدری توسعه پیدا کرده که اصلاً قابل مقایسه نیست.»
در این شماره از گفتوگوی هفته پای صحبتهای « عباس زحمتکش» مدیر سابق واحد پالایش شرکت نفت بهران به عنوان قدیمیترین نیروی این شرکت نشستیم که البته از ابتدای سال جدید به درجه بازنشستگی نائل شد.
لطفا خودتان را برای خوانندگان این مصاحبه معرفی بفرمایید.
عباس زحمتکش متولد سال 1336 در تبریز هستم. سال 1359 همزمان با شروع جنگ تحمیلی با آزمون کتبی و انجام مصاحبه جذب شرکت بهران شدم. روزی که قرار بود مصاحبه انجام شود، به دلیل شروع بمباران رژیم بعث عراق، انجام نشد و چند روز بعد برای مصاحبه حاضر شدم. 12 نفر بودیم که برای انجام مصاحبه به بهران رفتیم و زمانیکه وارد محوطه پالاشگاه شدیم و جو کاری و لباس کار نفرات را مشاهده کردیم، دو نفرمان همانجا خداحافظی کردند و رفتند اما ما جذب شدیم و ماندیم.
شروع کار من در بهران، در واحد پالایش بود و با توجه به اینکه به کار فنی علاقه زیادی داشتم کارم را با جدیت شروع کردم. همین جدیت باعث شد طی سالها همیشه در گروهی که بودم پیشرو و نفر اول باشم. در واحد پالایش نیز فعالیتم را به عنوان اپراتور تدارکات شروع کردم. هر کسی که وارد واحد پالایش میشد کار خود را از این واحد آغاز میکرد. به تدریج با طی کردن تمام مراحل اپراتوری واحد تدارکات، به عنوان سرپرست اتاق کنترل، سرپرست شیفت و رئیس شیفت ادامه فعالیت دادم. به دلیل تلاش زیاد و علاقه زیادی که داشتم تمام این مراحل را به سرعت طی کردم و سال 1372 به عنوان سرپرست شیفت منصوب شدم.
از کجا با بهران آشنایی شدید که تصمیم گرفتید در آزمون استخدامی آن شرکت کنید؟
زمانی که وارد بهران شدم مجرد بودم و هیچ آشنایی با شرکت بهران نداشتم و از طریق روزنامه آگهی جذب را دیدم. ابتدا نام تجاری شرکت نفت بهرانESSO بود که در سال 1363 به شرکت پالایش روغن بهران و سال 1370 به شرکت نفت بهران تغییر نام داد. آن زمان بهترین روغنی که تولید میکردیم تحت نام تجاری «رخش» بود. تولید بهران در آن زمان بسیار کم و کیفیت محصول نیز پایین بود. تولید شرکت آن مقطع چیزی حدود 35 هزار لیتر بود که به تدریج با اجرای طرحهای توسعه از سال 1371 تا 1396 تولید متوسط روزانه به حدود یک میلیون و 50 هزار لیتر رسید.
بعد از سرپرستی شیفت چه سِمتهایی در بهران داشتید؟
سال 1373 در حالی که بسیاری از همکاران و مدیران باسابقه در شرکت حضور داشتند و من خیلی جوان بودم، رئیس شیفت شدم. در سال 1387 به عنوان معاون مدیر پالایش ارتقای شغلی یافتم ودر سال 1397 به سمت مدیر واحد پالایش منصوب شدم.
با چه تحصیلاتی وارد بهران شدید؟
شروع کار من با تحصیلات دیپلم ریاضی بود اما همزمان با کار در شرکت، با هماهنگیهایی که مدیرعامل وقت بهران با دانشگاه صنعتی شریف انجام داد، به همراه تعدادی از همکاران به صورت بورسیه در این دانشگاه پذیرفته شدیم و در رشته مهندسی شیمی پذیرفته و فارغالتحصیل شدم.
میگویند شما قدیمیترین نیروی حال حاضر بهران هستید. درست است؟
حدود 43 سال در بهران مشغول کار هستم و در حال حاضر قدیمیترین نیروی این شرکت محسوب میشوم. تمام هم دورهایهای من در سال 1387 از قانون 25 سال سابقه استفاده کردند و بازنشسته شدند و بسیاری از همکاران با سابقه کمتر نیز دنبال بازنشستگی هستند. شخصاً زیاد به بازنشستگی علاقه ندارم و دوست دارم تا جایی که مفید هستم برای شرکت کار کنم ولی با این حال فکر میکنم در سال 1402 با درخواست بازنشستگی من موافقت شود.
به عنوان کسی که 43 با بهران همکاری داشتید، از نظر شما بهترین مدیرعامل بهران در طول این سالها چه کسی بوده است؟
در طول این سالها همواره شاهد بودم که مدیران بهران تمام تلاش خود را برای هر چه بزرگتر شدن این شرکت و پیشرو بودن در بازار تلاش کردند. برای مثال آقایان مهندس عزیزی و منزوی از مدیران عامل خوبی بودند که با آنها همکاری داشتم. در زمان آقای منزوی با توجه به اینکه شرکت کوچک و در یک بازهای تولید کم بود، پایهگذاری بسیاری از طرحها برای گسترش شرکت انجام شد. مهندس عزیزی نیز علاوه بر اینکه برنامه توسعه شرکت را در دست اقدام داشته، همواره به دنبال افزایش تنوع محصولات تولیدی و ارائه خدمات رفاهی بیشتر به کارکنان بوده است.
پالایشگاه امروز بهران با پالایشگاه سال 59 که شما وارد بهران شدید از نظر وسعت و نوع کار چقدر قابل مقایسه است؟
پالایشگاه امروز اصلاً قابل مقایسه با قدیم نیست. در گذشته فقط یک پالایشگاهی بود که اگر از اتاق کنترل آلارمی به صدا در میآمد، نفر اپراتور در واحد متوجه میشد؛ یعنی آنقدر واحد باز بود اما الان به قدری توسعه پیدا کرده که اصلاً قابل مقایسه نیست. به عنوان مثال واحد بلندینگ با توجه به گسترش صورت گرفته و تنوع محصولات اصلا قابل مقایسه با مقطعی که من وارد پالایشگاه شدم نیست. در گذشته اتاق کنترل به قدری ساده بود که هر کسی اگر وارد میشد و میدید متوجه میشد چه میگذرد اما الان به قدری فیلتر اضافه شده که وقتی کسی از بیرون میآید کاملا گیج میشود.
به عنوان مدیر واحد پالایش برای خوانندگان این مصاحبه که اطلاعی از فرایند تولید روغن ندارند، این فرایند در بهران چگونه است؟
با توجه به اینکه انواع روغنهای صنعتی و خودرو را تولید میکنیم، ماده اولیه مورد استفاده در تولید این روغنها، «لوبکات» است که برش پایینی از نفت خام محسوب میشود. لوبکات شامل سه گروه عمده هیدروکربن پارافانیکها، نفتانیکها و آروماتیک است و انواع و اقسام متفاوتی دارد که در شاخههای سبک، متوسط و سنگین طبقهبندی میشود. با توجه به نوع روغنی قرار است ساخته شود و این روغن به چه نوع لوبکاتی نیاز دارد، لوبکات مورد نظر (سبک ، متوسط یا سنگین) در واحد پالایشی در مخزن جمعآوری و گرم و آبگیری شده و بعد از آماده شدن به سرویس واحد پالایش وارد میشود. لوبکات در اولین مرحله وارد واحد فورفورال میشود که این نام از حلالی که استفاده میشود برگرفته شده است. خاصیت فورفورال این است که مواد آروماتیک را در خود حل و از لوبکات جدا میکند. مواد آروماتیک همان هیدروکربنهای اشباع نشدهای هستند که خاصیت روغنکاری ندارند و در اثر حرارت اکسیده میشوند و حالت لجنی پیدا میکنند و در داخل موتور تهنشین شده و باعث آسیب به موتور میشود. دراین واحد لوبکات از وسط برج و حلال فورفورال از بالای برجی به نام R.D.C با هم میکس میشود. چون حلال وزن مخصوص بالاتری نسبت به لوبکات دارد در داخل برج به سمت پایین حرکت میکند و لوبکات که سبکتر است به سمت بالا میرود. این دو حرکت در خلاف جهت موجب می شود حلال مواد آروماتیک را در خود حل و از انتهای برج خارج کند. محصول بدست آمده که «رافینیت» نام دارد محصول بهبود یافتهای است که آروماتیکها از آن خارج شده است. رافینت شامل روغن و موم است که مواد آروماتیک از آن جدا شده است. در ادامه میبایستی حلال از این مواد جدا شود. آرومایتکها به اصطلاح «اکسترکت» و محصول بهبود یافته، «رافینیت» نام دارد. اکسترکت پس از چند مرحله گرم شدن و عبور از کوره و برج تقطیر و بازیابی حلال آن، در مخازن ذخیره و بخش عمده آن توسط واگن بارگیری و از طریق پایانههای بندری صارد میشود و قسمت کمی از آن که باقی می ماند در شرکتهای لاستیکسازی مورد استفاده قرار میگیرد. در مرحله بعد، رافینت حاصل از واحد فورفورال که مخلوطی از موم و روغن است وارد واحد M.E.K میشود. اسم این واحد نیز از حلالی که استفاده میشود برگرفته شده که نامه آن M.E.K (متیل اتیل کتن) است. در این واحد با میکس رافینیت و حلالهای تولوئن و M.E.K و با سرد کردن این مخلوط مواد مومی آن جدا سازی میشود. در ادامه عملیات سردسازی در مبدلهای برودتی و کمپرسورهای آمونیاک انجام شده و دما از 150 تا 160 درجه فارنهایت به صفر تا 10 درجه فارنهایت میرسد و حین خنککاری، حلال M.E.K و تولوئن با هم دیگر موجب میشود که مولکولهای نفت به شکل کریستال درآید و روغن به شکل مایع باقی بماند. خروجی محصول در نهایت به صورت دو فازی است. فاز جامد که همان مولکولهای نفت است و فاز دیگر که سیال بوده و مولکولهای روغن را شامل میشود و هر دوی آنها در حلال به صورت غوطهور است.
این مخلوط درمرحله بعد وارد واحد فیلتر میشود به این صورت که این مواد از زیر وارد فیلترهای دوّار شده و به صورت دورانی چرخد و از داخل به یک سیستم وکیوم وصل است که عمل مکش را انجام میدهد. دراثر این وکیوم، روغن که به صورت سیال است عبور میکند و واکس که به صورت کریستال است باقی میماند .لازم به توضیح است که هر دوی آنها شامل مقدار زیادی حلال هستند. پس از عبور از واحد بازیابی واستخراج حلال آن، روغن پایه وارد واحد تولید شده و اکسرکت وکس در مخازن جمع آوری و نگهداری میشود. این روغن پایه با کیفیتهای پایین ، متوسط و بالاست که با توجه به نوع روغنی که قرار است تولید شود، از آنها استفاده و با افزودنیهای دیگر میکس میشود و در بستهبندیهای خاص به عرضه در بازار میرسد. در گذشته اکسترکت وکسهای تولید شده به دلیل اینکه مشتری برای خرید نداشت سوزانده میشد اما با طرح توسعه پالایشگاه این مواد به عنوان خوراک در واحد M.E.K مورد استفاده قرار میگیرد. این کار در ایران برای اولین بار در سال 1371 انجام پذیرفت و روغنهای باقی مانده موجود در اکتسرکت وکس استخراج و وکسِ کاملاً خشک تهیه شد. این کار بعدها گسترش پیدا کرد و موم خشک به یکی از محصولات اصلی تولید شرکت تبدیل شد که صادر میشود.
فرایند تولید روغن معمول چند ساعت طول میکشد؟
فرآیند ما به صورت مداوم است و نمیتوان زمانی برای آن مشخص کرد. حتی زمانی که خوراک واحد M.E.K که تولید واحد فورفورال است را مصرف میکند و کم میآورد، این بازه زمانی بهترین موقع است که اکسترکت وکس را در واحد میرانیم و آن را خشک میکنیم که به این عملیات «وکسرانی» گفته می شود. در این فاصله محصول واحد فورفورال اندوخته و زمانیکه اکسترکت وکس رانده و تمام میشود محصول واحد M.E.K در چرخه قرار میگیرد. تولید محصول اکسترکت وکس درسال گذشته حدود 30 میلیون لیتر بوده است. بیارزشترین این محصول در صنایع شمعسازی و تولید واکس برای کفش و با ارزشترین آن در صنایع بستهبندی غذایی (مانند ورقههای نازک روغنی دور شکلاتها) و همچنین صنایع لوازم آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار میگیرد.
در فرایند تولید روغن وظیفه واحد پالایش چیست و چه واحدهایی زیر نظر این واحد فعالیت میکنند؟
کل فرآیند تولید روغن در واحد پالایش انجام میگیرد. واحد پالایش شامل واحدهای تدارکات، فورفورال ، فیلتر، واحد M.E.K و اتاق کنترل است. ماده اولیه لوبکات و حلالهای آن به عنوان ماده اولیه تحویل واحد ما میشود و با توجه به برنامه زمانبندی تولید، لوبکات را در سرویس قرار میدهیم و شرایط لازم را مهیا میکنیم تا محصول مورد نظر تولید شود. در کل زمان تولید نیز مراحل توسط اتاق کنترل، مورد پایش قرار گرفته و ارقام و اعداد یادداشت میشود . هر چهار ساعت نیز نمونهها به آزمایشگاه فرستاده میشود و اگر نمونهها با رفرنس موجود درSPEC هماهنگ نباشد، تغییرات لازم را اعمال میکنیم تا محصول با کیفیت تولید شود.
به عنوان کسی که سالها در بهران کار کردید و امروز نیز به عنوان مدیر واحد پالایش حضور دارید، آیا خودتان از روغنهای بهران استفاده میکنید؟
از روز اول که پیکان داشتم و سالهای بعد هم که خودروهای دیگری خریداری کردم، از روغن بهران استفاده کردهام و میکنم. واحد کنترل کیفیت بهران واحد بسیار سختگیری است و امکان ندارد روغن بیکیفیت وارد بازار شود.
به اعتقاد شما دهه یا سالی که بهران به معنای واقعی کلمه بهران شد، چه دورهای بود؟
فکر میکنم دهه 70 باشد. در دهه 60 بهران در حال رشد بود اما آنچنان تغییری نداشت. تغییرات اساسی از دهه 70 بوجود آمد که شرکت با طرح توسعه موجب تغییر کیفیت، بهبود ساخت روغن و تنوع محصول شد و این توسعه همواره ادامهدار بوده است. طرح توسعه بهران از سال 1371 آغاز شد و تا همین امسال که آخرین طرح توسعه بود مدام در حال دوخت و دوز پالاشگاه بودیم. همین الان بلندینگ ویژه در واحد پالایش در حال گسترش است و ساختمان اداری نیز در حال نوسازی است.
فضا کار و رفاقت در بهران چگونه است؟
در قسمت ما که نفرات به صورت شیفت (صبح وعصر وشب) کنار هم کار می کنند روابط صمیمیتری نسبت به واحد هایی که به صورت روز کار هستند برقرار است. البته در گذشته روابط دوستانهتر و صمیمیتر بود. زمانیکه من استخدام شدم با اینکه فاصله بین نفرات و سرپرستها رعایت میشد صمیمیت بیشتر بود ولی امروز بنا به دلایل مختلف صمیمیت قبل وجود ندارد.
چرا میگویند خانواده بهران؟
خانواده بهران از زمان آقای منزوی رایج شد و جا افتاد. در آن زمان با دادن یک سری امکانات خانوادههای افراد نیز با شرکت درگیر شدند مانند هدایای مناسبتی روز زن، مسافرت های مشهد، ارزاق و ... به طوری که خانوادهها نیز حس میکنند جزوی از بهران هستند. در بین همکاران نیز حس یک خانواده بودن وجود دارد و همیشه تلاش میکنیم شرکت در حال پیشرفت باشد
به عنوان قدیمیترین نیروی بهران توصیه شما به جوانانی که وارد این شرکت میشوند چیست؟
در قسمت خودمان که از سال 87 برای جذب افراد مصاحبه میکنم همیشه به کسانی که قصد دارند به بهران بیایند میگویم شما قرار است 30 سال در اینجا کار کنید. میتوانید 30 سال فقط بیایید و بروید و یک حقوقی بگیرید اما سعی کنید کار را زود بیاموزید و نسبت به شرکت عِرق داشته باشید و با عشق کار کنید؛ هم علمی یاد بگیرید هم فنی تا بتوانید موفق باشید. از روز اول تلاش کردم بیاموزم و پیشرفت کنم، خیلیها هم دوره من بودند که فقط میآمدند کار کنند تا اخراج نشوند ولی به شخصه همیشه با عشق و با عِرق کار کردم.
در این سالها که با تحریمهای ظالمانه کشورهای غربی مواجه بودیم چقدر توانستید با اتکای به دانش فنی مهندسان خودمان کارها را به ویژه در ساخت و تعمیر قطعات مورد نیاز پیش ببرید؟
خوشبختانه در این زمینه خوب عمل کردیم و مشکلی از نظر تولید لوازم و مواد اولیه نداشتیم. از نظر تأمین مواد اولیه مثل حلالها و مواد افزودنی مشکلی نداشتیم و همیشه تولیدات ما به راه بوده است. در زمینه تهیه قطعات و لوازم هم هر چند با مشکلاتی مواجه شدیم اما سعی کردیم با مهندسی معکوس مشکلات را حل کنیم. به عنوان مثال پمپ ما سوخته و الان مهندسی معکوس در حال انجام است تا بتوانیم بسازیم. در طرح توسعه اول تمام وسایل از خارج وارد شد اما در طرح توسعههای بعدی وسائلی مانند برجهای تقطیر، سینی های آن و قطعات داخل برج در واحد تدارکات بهران ساخته شد. البته در ساخت پمپ و کمپرسور یه مقداری مشکل داریم که با این حال تا الان اجازه ندادیم کار بخوابد.
آیا پیشنهاد همکاری از سایر شرکتهای داخلی رقیب داشتید که بخواهید بهران را رها کنید و بروید؟
پیشنهادی نداشتم اما اگر هم پیشنهادی میشد به طور قطع قبول نمیکردم زیرا در بهران رشد کردم و مخالف معدود همکارانی هم بودم که بهران را رها کردند و به سایر شرکتها رفتند. عاشق بهران هستم و اگر تا الان دوام آوردم عشق به شرکت بوده است. اگر دَه بار هم به عقب برگردم باز هم به بهران میآیم و با عشق بیشتری کار میکنم.
خاطرهای از سالهای فعالیت در بهران دارید که همیشه در ذهنتان هک شده باشد و بخواهید بیان کنید؟
سال 86 اگر خاطرتان باشد زمستان بسیار سردی بود و سرما خیلی ما را اذیت کرد به طوری که کار ما فقط 10 الی 15 روز تعمیر لوله و وَلوها بود. یک مرتبه هم واحد فیلتر با مشکل برخورد کرده بود. یک گازی در واحد فیلتر جریان دارد که نباید از یک مقدار خاصی بالاتر باشد. اواخر سال 95 اکسیژن واحد بالا رفت و مدیر وقت پالایش گفت واحد را ببندیم زیرا خطرناک است. رفتیم و دستگاهها را خاموش کردیم اما یکی از اپراتورها فراموش کرد پمپ را خاموش کند و با توجه به روشن بودن پمپ، تمام مسیرهایی که باید حلال جریان پیدا میکرد مسدود شد. حدود دو شبانه روز با شیلنگ آب گرم روی لولهها راه رفتیم و سانتیمتر به سانتیمتر آب گرم گرفتیم تا لولهها خالی شود. هرکسی یه شیلنگ آب گرم دستش بود و روی لولهها گرفته بود و نهایتاً بعد از دو روز لولهها خالی شد و مجدد توانستیم واحد را راهاندازی کنیم.